برای شروع بحث درباره تدوین استراتژی، خوب است ابتدا ببینیم تدوین استراتژی موفق چیست و چه ملزوماتی دارد.
عوامل تدوین استراتژی موفق
رابرت گرنت در کتاب «مدیریت استراتژیک با رویکرد امروزی» میگوید طراحی استراتژیِ موفق حاصل 3 عامل اصلی است:
1- داشتن اهداف بلند مدت درست
شما باید به طور شفاف بدانید کسبوکارتان چه اهداف حرفهای را در کوتاهمدت و بلندمدت دنبال میکند، به این اهداف متعهد باشید و با جدیت رسیدن به آنها را دنبال کنید.
البته انتخاب اهداف درست که با یکدیگر و با شرایط سازگاری داشته باشند هم بحث مهمی است که در آینده به آن خواهیم پرداخت.
2- درک عمیق از محیط رقابتی
مدیران کسبوکار باید درک عمیق و آگاهانه از محیط بیرونی که در آن فعالیت میکنند داشته باشند. این درک شامل شناخت رقبا، خریداران، تامینکنندگان، عوامل محیطی، اقتصادی، سیاسی و … است.
3- ارزیابی درست و واقعی از منابع سازمان
کسانی به موفقیت میرسند، که مهارت ارزیابی درست از منابع و قابلیتهایی که در اختیار دارند را داشته باشند.
به بیانی دیگر، برای تعیین استراتژی کسبوکار:
باید هم درون سازمان خود و اهداف و توانمندیها و منابع خود را به خوبی بشناسید،
و هم محیط بیرون و محیط صنعتی که در آن فعالیت دارید.
برنامه استراتژیک شما باید با توانمندیهای درونی و محیط بیرونی شما سازگار باشد. بعلاوه باید تصمیمات استراتژیک مختلف همگی همسو و یکپارچه باشند تا سازمان را به اهداف خود برسانند.
اینفوگرافیک: مراحل تدوین و مدیریت استراتژی در یک نگاه
مراحل مدیریت استراتژیک را در یک نگاه در اینفوگرافیک زیر میتوانید مشاهده کنید.

آیا میتوان تدوین استراتژی را در قالب ماتریس SWOT انجام داد؟
جواب کوتاه: خیر، کافی نیست! چرا؟ در ادامه بحث میکنیم.
بسیاری از کسبوکارها خصوصا استارتاپهایی که به دنبال برنامهریزی و جذب سرمایه هستند، در بخش طراحی استراتژیک از ماتریس SWOT استفاده میکنند. استفاده از این ماتریس آنقدر در ایران رواج دارد که گاه افراد تصور میکنند تحلیل رقبا تقریبا با ماتریس سوات کامل میشود. اما در واقع، شاید این ماتریس حتی تا حدودی گمراه کننده باشد.
تحلیل SWOT در یک جدول 4 بخشی، نقاط قوت و ضعف درون سازمان(ردیف بالا) و فرصتها و تهدیدهای بیرونی(ردیف پایین) را لیست میکند و نمایی کلی از وضعیت استراتژیک سازمان ارائه میدهد.

تحلیل SWOT، عوامل داخلی و خارجی سازمان را در قالب خوب/بد(قوت/ضعف یا فرصت/تهدید) دستهبندی میکند.
اما به توصیه اساتید استراتژی، بهتر است تنها سعی کنیم عوامل داخلی و خارجی موثر بر موفقیت کسبوکار را شناسایی کنیم و از دستهبندی دقیق آنها به عنوان خوب یا بد خودداری کنیم،
چرا که هدف ما این است که با استراتژی مناسب، ضعف و تهدید را به مزیت رقابتی و فرصت تبدیل کنیم.
برای مثال، شرکت هارلی دیویدسون سازنده موتور سیکلت، در مقایسه با رقبای خود در تکنولوژی ضعیفتر است؛ اما با تاکید بر هویت برندی با میراث 110 ساله، موتورسیکلتهایی در سبکِ سنتی و با تکنولوژی رو به عقب به بازار ارائه میکند که مشتریان خاص خود را دارد.
به یاد داشته باشیم که بعد از تحلیل محیط درون و بیرون، نوبت به تدوین استراتژی میرسد.
این مرحلهای است که بر اساس درک از وضعیت فعلی و با مقداری خلاقیت و هوشمندی، باید اقدامات و تصمیماتی را برنامهریزی کنیم که ما را به اهدافمان نزدیک کنند.
تحلیل استراتژیک(مثلا با روش SWOT) بخش مهمی است اما برنامهریزی اقدامات استراتژیک اثربخش چیزی است که استراتژی نامیده میشود.
مباحث آینده تدوین استراتژی
در مقالات بعدی در مورد مسائل زیر صحبت خواهیم کرد:
- هدفگذاری سازمان:
مقالهی «هدفگذاری کسبوکار، اولین اقدام استراتژیک» - تحلیل درون سازمان و شناخت منابع و قابلیتها:
مقالهی «تدوین استراتژی با شناخت شایستگی کلیدی سازمان» - تحلیل محیط بیرونی سازمان، رقبا، صنعت، خریداران، تامینکنندگان و … :
مقالهی «تحلیل استراتژیک بیرون سازمان: شناخت محیط و صنعت»
مقالهی «تحلیل سودآوری کسبوکار : مفهوم قدرت چانهزنی خریدار و تامینکننده» - طراحی اقدامات استراتژیک اثربخش
مقالهی «مراحل اجرای موفق استراتژی کسبوکار»
دیدگاهتان را بنویسید