قبلا در مورد آیندهپژوهی و کتاب ثروت انقلابی از الوین تافلر صحبت کردیم. در این مطلب میخواهیم از نگاه این آیندهپژوه، به تغییرات همه جانبهی عصر جدید که آن را عصر دانش نامیده است نگاه کنیم تا تفاوت های این عصر با عصر قبلی را درک کنیم.
شاید به نظرتان زیادهروی بیاید اگر بگوییم این تغییرات مقدمه انقلابی جهانی هستند. اما شواهد علمی و تحلیلهای آیندهپژوهی نشان میدهند همین طور است.
مرور انقلاب قبلی: انقلاب صنعتی
قبل از بررسی انقلابی که در پیش داریم، تافلر ما را دعوت میکند به انقلاب قبلی بشریت، یعنی انقلاب صنعتی نگاهی کنیم و از آن چیزهایی یاد بگیریم که به فهم ما از شرایط امروز کمک کند.
قبل از انقلاب صنعتی: روزگار کشاورزی
تا قبل از قرن 18 کل دنیا در روزگار کشاورزی به سر میبرد. دنیا را تصور کنید که در مناطق مختلفِ آن کمابیش زندگی بشر اینگونه بود:
ثروت:
ملاک اقتصاد و ثروت، کشاورزی و دامداری است و هرچه زمین حاصلخیز بیشتری داشته باشید ثروتمندترید. هرچه که میتواند به فروش برود و بر ثروت شما اضافه کند، مستقیم یا غیرمستقیم به محصولات کشاورزی مرتبط است.
ارتباطات جغرافیایی:
اغلب افراد با شعاع کوچکی از محل تولدشان ارتباط دارند. محصولاتی که استفاده میکنند از آن سر دنیا نیامدهاند و معنای تبدیل ارز را نمیدانند.
خانواده:
برای تولید هر چیزی باید با دست خودتان کار کنید. هر خانواده چندین فرزند دارد که از کودکی در مزرعه در کنار خانواده کارها را یاد میگیرند. فرزنددار شدن نوعی سرمایهگذاری است.
شغل و درآمد:
عموم مردم تقریباً نمیدانند شغل چیست! چیزی که هر کس از کودکی تا پیری تجربه کردهاست مزرعهداری در کنار خانواده است و عموما هر فرد هر چه بدست بیاورد در خانواده مصرف میکند.
محصولات و خدمات:
اغلب مایحتاج خانواده باید توسط افراد خانواده تامین شود. خدمات خارج خانواده بسیار محدود است، مانند مراجعه به پزشک.
زمان:
زندگی آدمها با زمان روز و شب و فصلها به شدت گره خورده است. افراد از صبح تا غروب در مزارع کار میکنند و آنچه اهمیت دارد خودِ کار کردن است، نه کاهش زمان انجام کارها(بهرهوری).
شروع انقلاب: آغاز عصر صنعت
عصر صنعت از قبل از 1800 آغاز شد و در قرن بیستم به اوج رسید. با ساخت ماشینآلات، مفهومی به نام تولید انبوه شکل گرفت که یک تغییر انقلابی را شکل داد. تار و پود اقتصاد و جامعه در عصر صنعت، که همین حالا هم بخش زیادی از جهان ما را تشکیل می دهد اینچنین است:
ثروت:
قبلاً زمین و خانواده ثروت بود، اما حالا ماشین آلات، دسترسی به مواد اولیه و نیروی کارِ ماهر عامل ثروتآفرین بزرگتری است. هر چه ماشینآلات پیشرفتهتر، مواد اولیه ارزانتر و با کیفیتتر و کارگران و مهندسان ماهرتری داشته باشید ثروتمندتر خواهید بود.
ارتباطات جغرافیایی:
در مناطق مختلف، کار در مزرعه جای خود را به کار در کارخانه میدهد. افراد بر اساس مهارت خود، به شهرها و کشورهای صنعتیتر مهاجرت میکنند. محصولات مختلف اغلب در جایی که مواد اولیه و نیروی کار ماهرتر وجود دارد تولید، و به سراسر دنیا ارسال میشوند.
خانواده:
در ابتدای عصر صنعت که خانواده، ازدواج و فرزنددار شدن بخش مهمی از فرهنگ جامعه بود، واکنش جامعه به صنعتی شدن، کوچک شدن خانواده بود. در یک خانوادهی معمول در عصر صنعت، مادر و پدر اغلب شاغل با 1-2 فرزند هستند که در ساعات کاری به مهدکودک و مدرسه میروند و برای کار در صنعت آموزش میبینند.
شغل و درآمد:
کشاورزانی که قبلاً مفهومی به عنوان شغل را آنچنان در ذهن نداشتند، جای خود را به صاحبان مشاغل فنی و خدماتی دادند. مهارتِ کار که قبلاً از خانواده به فرزند آموزش داده میشد، به صورت بستههای استاندارد آموزشی در آمد که در مدرسه و دانشگاه آموخته میشوند و افراد را برای شغل خاصی آماده میکنند.
شغل و مهارت آنقدر اهمیت پیدا کرده است که سازمانها بر اساس سطح مهارتی کارکنان، ساختار درختی و سلسله مراتبی دارند و افراد برای ارتقای شغل خود دائم تلاش میکنند. پرورش و نگهداشت منابع انسانی معنی پیدا کرد و شرکتها برای جذب نیروی ماهرتر با هم رقابت دارند.
درآمد و کسب ثروت، به کل متحول شده است. قبلاً زمین، ثروت اصلی بود و برای اغلب مردم، راهی برای افزایش ثروت وجود نداشت. اما در عصر صنعت، مهارت و بهرهوری میتواند ثروت را افزایش دهد. ثروتمندانِ جهان، دیگر وارثان زمینهای اجدادی نیستند، بلکه صاحبان صنایعِ عظیم هستند که با افزایش کیفیت و بهرهوریِ محصولاتشان، توانستهاند ثروت عظیمی خلق کنند.
خدمات و محصولات:
صنایع سعی میکنند همه چیز را در بستههای استاندارد، تولید انبوه کنند تا با قیمت کمتری ارائه نمایند. حتی خدمات هم در بستههای استاندارد ارائه میشوند مثل ویزیت نوبتی پزشک، یا ساعت آموزش ثابت در مدرسه، یا پخش سریال در ساعت ثابت از تلویزیون.
زمان: زمان در این عصر معنای تازهای پیدا میکند. در دوران کشاورزی هر کس برای خانواده کار میکرد اما در عصر صنعت، مشاور، استاد، تکنسین و… زمان خود را به سازمانها میفروشند. همه شغلها در ساعت مشخصی شروع و تمام میشوند. سرعت تولید و خدمترسانی به معنی ثروت بیشتر است و بهرهوری یک ارزش اصلی در هر سازمانی است.
نگاه دقیقتر به تغییرات انقلاب صنعتی
تافلر بهطور گسترده آثار تغییرات عصر صنعت را تحلیل میکند:
ثروت در عصر صنعت معنای جدید پیدا کردهاست. جنگها دیگر بر سر گسترش مرز و دسترسی به زمینهای بیشتر نیست بلکه بر سر دستیابی به مواد اولیه مثل نفت و فلزات، و نیروی کار ارزان است.
اگر قدیم مناطق با خاک حاصلخیز مراکز ثروت بودند، امروز کشورهایی با توان ایجاد کارخانههای با بهرهوری و کیفیت بالا و سیاست تامین مواد اولیه و نیروی کار ارزانتر صاحبان ثروت و قدرت هستند.
نگرش انسانها به زندگی به کلی با عصر کشاورزی تغییر کرده است.
انسانها در عصر صنعت فقط راحتی بیشتر ندارند، بلکه اساساً فضای بسیار بازتری را تجربه میکنند و کنترل بیشتری روی کیفیت زندگی خود دارند. نگرش انسان به دنیا و باورهای او به توانمندی خود و نحوه تعاملش با دنیا کاملا تغییر یافته است.
در عصر صنعت، ثروت برای افراد دستیافتنیتر گردیده و به طور کلی میزان ثروت در دنیا بسیار بیشتر از عصر قبل شدهاست. دایره تعاملات جهانی شده است و هر کس در روز از محصولات و خدماتی استفاده میکند که آن سر دنیا تولید شده است.
افراد به شغل و مهارت بسیار اهمیت میدهند و اغلب ساعات عمرشان را در محیط کار میگذرانند، آنقدر که بسیاری از مردم فلسفه زندگیشان را در کار و بهرهوری بیشتر میبینند.
از دیدگاه فرهنگ جامعه هم، همه چیز با عصر صنعت هماهنگ شدهاست.
در عصر صنعت کارخانه محور اقتصاد است و خانواده و فرزندپروری، خود را با کارخانه تنظیم کردهاست.
آهنگ همه کارها در جامعه با ساعت کاری کارخانهها تنظیم شده است و محصولات و خدمات در قالب بستههای استاندارد انبوهسازی شده و به مصرف کننده ارائه میشود.
تحلیل آینده: انقلاب عصر دانش
از دیدگاه تافلر، آنچه سبب انقلاب صنعتی شد، تغییر بنیادین ارتباط انسان با ثروت، جغرافیا، زمان، خانواده، خدمات و محصولات و … بود. بر این اساس، بار دیگر میتوانیم ارتباطِ کنونیِ انسان با این عناصر بنیادین را بررسی کنیم و دریابیم چگونه انقلاب عصر دانش در حال شکلگیری است.
در واقع تافلر بیان میکند روند تغییرات کنونی جهان از نوع سطحی نیست، بلکه بسیار عمیق است و بر اساس تجربهی گذار از عصر کشاورزی به صنعت، این بار هم میتوان پیشبینی کرد گذار به عصر دانش، چگونه بر ابعاد مختلف زندگی ما اثر خواهد گذاشت.
در حالی که هنوز هم ما از اصطلاح «کشورهای در حال توسعه» به عنوان کشورهایی یاد میکنیم که انقلاب صنعتی در آنها در حال تکامل است، در بسیاری نقاط دنیا به طور موازی موج انقلاب عصر دانش در حال پیشروی است. در بعضی کشورها از جمله ایران، همزمان 3 موج کشاورزی، صنعت و دانش در مناطق مختلف در جریان است. این یعنی حضور سه نوع فرهنگ، مجموعه ارزش و سبک زندگی در مناطق مختلف.
تحلیل و پیشبینی روند تغییرات آینده در عصر دانش
همانطور که روزی عصر صنعت با ساخت ماشینها استارت خورد، از اواسط قرن بیستم بشریت مسیر خود به سمت عصر دانش را شروع کرد.
شروع عصر دانش با تولید کامپیوتر و شبکه بود. از زمانی که انسان توانست وسیلهای بسازد که محصول آن از جنس دانش است. جرقههای این عصر از حدود 1950 آغاز شد و در 2000 با گسترش اینترنت سرعت گرفت.
همه ما شتاب بالای پیشرفت عواملی مثل اینها را درک کردهایم: قدرت کامپیوترها، هوش مصنوعی، علوم بیولوژی و پزشکی و ژنتیک، نانوتکنولوژی، دستیابی به فضا و… . اما چیزی که دقیقاً نمیدانیم این است که این تکنولوژیها، تمدن ما را به چه سمتی میبرند.
واقعیت این است که همانطور که عصر صنعت فقط راحت کردن زندگی با ماشین و کارخانه نبود بلکه ساختار فرهنگ و ثروت انسانها را متحول کرد، عصر دانش هم در حال ایجاد تغییرات عمیق و غیر قابل برگشتی در تمدن ماست.
ما در سالهای نه چندان دور(که اگر خوش شانس باشیم به عمرمان قد میدهد) شاهد زیر و زبر شدن ظاهر و باطن جامعه و حتی باورهایمان خواهیم بود.
ما اکنون در ابتدای ظهور عصر دانش هستیم و عوامل ایجاد کننده این انقلاب جدید، همه نوپا هستند. امروزه هنوز عادتها، ساختارها، فرهنگ و باورهای عصر صنعتی کاملاً قدرتمند در جامعه ما وجود دارد.
هنوز اغلبِ افراد، حتی سیاستمداران، “کشورهای توسعهیافته” را پیشران تمدن میدانند، و درتلاش برای صنعتی کردنِ کشورهایشان هستند. در همین حال در جاهای مختلف دنیا، رهبرانِ آیندهشناس(مانند رهبران کمپانیهای متا، تسلا، Nvidia و …)، در حال شکل دهی آینده هستند. چون همانطور که پیتر دراکر گفت: بهترین راه برای پیش بینی آینده، ساختن آن است.
بیایید از همان دیدگاههایی که عصر کشاورزی و صنعت را مقایسه کردیم، عصر دانش را هم تحلیل کنیم و بر اساس آنها پیشبینی کنیم در سالهای آینده تمدن ما چطور تغییر خواهد کرد:
ثروت:
از دیدگاه عصر صنعت، ثروت از تولید بدست میآید. در قرن بیستم موفقترین و ثروتمندترین افراد، اغلب صاحبان صنایع بزرگ و خانوادههای سرمایهدار بودند. اما پس از ظهور کامپیوترهای شخصی و خصوصاً اینترنت، در زمان کوتاهی بنیانگذارانِ تکنولوژیهای کامپیوتری و اینترنتی به ثروتمندترین افراد جهان تبدیل شدند.
شرکتهای مایکروسافت، متا، گوگل و آمازون تفاوت بزرگی با صنایعی مثل جنرال موتورز و تویوتا دارند. این شرکتها توانستند در مدت بسیار کوتاهتر نه تنها به گسترش و اثرگذاری جهانی برسند، بلکه مسیرهای اقتصادی جدیدی ایجاد کنند.
وقتی یک تکنولوژی جدید مثل شبکههای اجتماعی در جامعه جای خود را باز میکند، موجی از تغییرات عمیق در گردش مالی، مدلهای درآمد و مدل ارائه خدمات و محصولات با خود میآورد. این موج در مدت کوتاهی سبب تغییر رفتارها، فرهنگ و حتی باورهای جامعه میشود.(نمونه واضحی از این موج اینستاگرام است.)
این موجِ تغییرات، عامل آفرینش ثروتهای جدید است؛ اگر آنها را به موقع ببینیم.
اگر گسترش اینترنت در جهان بیش از 20 سال طول کشید، دیدیم که گسترش شبکههای اجتماعی روی موبایلهایمان با سرعت بسیار بیشتری اتفاق افتاد. پس جا دارد فکر کنیم تکنولوژی بعدی چیست، در چه مدتی در دنیا نفوذ خواهد کرد و ما چطور میتوانیم در جامعهی خود با استفاده از آن ثروت آفرین باشیم؟(هوش مصنوعی یکی از مهمترین تکنولوژیهای بعدی است)
ارتباطات جغرافیایی:
همین حالا هم خصوصاً بعد از پاندمی کرونا، دامنه ارتباطات و تعاملات ما به کل اهالی کرهزمین کشیده شدهاست.
موضوع دیگری هم هست که شاید الان برایمان زیاد ملموس نباشد، ولی در آینده به ارتباطات ما اضافه خواهد شد: سفر و زندگی در فضا. در این خصوص نظریهها زیاد است ولی از همین حالا هم بعضی مثل ایلان ماسک به امید پیشتازی در یک صنعت کاملاً انقلابی، جسارت سرمایهگذاری روی این بخش را داشتهاند.
خانواده:
خوب یا بد، واقعیت این است که خانواده از شکل استانداردِ مادر و پدر و 1-2 فرزند، در حال فاصله گرفتن است. این تنها یک اتفاق فرهنگی ناشی از بالا رفتن سن ازدواج یا پرتوقعی جوانان نیست. همانطور که گفتیم عصر جدید و تکنولوژی، نظام فرهنگ، نقشها و باورها را تغییر داده است.
سیر فرهنگی بشر در عصر جدید، او را به سمت خانوادههای اغلب یک یا دو نفره می برد. واقعیتی که آمار بسیاری از کشورها آن را تایید میکند. این نشانه آن است که طراحی بسیاری از خدمات و محصولات در جامعه، نیاز به تحول خواهند داشت.
شغل و درآمد:
در عصر دانش، هر روز تکنولوژی قویتر میشود و کارهای سابق ما را حتی با کیفیت بالاتر، خودکارسازی میکند. اما به جای مشاغل قبلی، مشاغل جدیدی برای برنامهریزی و توسعه این تکنولوژیها ایجاد میشوند. از آنجا که این مشاغل اغلب از طریق نوعی کامپیوتر انجام میشوند روز به روز به تعداد شغلهای آنلاین افزوده میشود و وابستگی افراد به محل حضورشان کمرنگتر خواهد شد. اما با رشد تکنولوژی و ارتباطات سه بعدی و واقعیت افزوده و … شاید در آینده نزدیک، مرز جغرافیایی و کاربرد ملیتها به کلی تغییر کند.
فرزندان ما در آینده، در جامعه جهانی مستقل از لوکیشن زندگیشان، شغلشان را انجام میدهند و جهانی خرید میکنند.
شهرهای پرطرفدار برای زندگی، محلهایی با محیط زیست و خدمات باکیفیت خواهند بود، نه شهرهایی با کارخانههای زیاد.
مشاغل عصر صنعت، بر مبنای مهارتهای بستهبندی شدهای مثل مهندسی برق و پزشک قلب طراحی شدهاند، تا محصولاتِ انبوهسازی شدهی ارزان ارائه کنند. اما در عصر دانش به شدت نیاز به دانش و مهارت فرارشتهای هست. هر تکنولوژی اغلب از همکاری چندین رشته شکل میگیرد. احتمالاً مشاغل آینده، بر اساس مجموعه مهارتهای افراد، و با ساعتهای کاری دلخواهِ افراد شکل میگیرند.
خدمات و محصولات:
گفتیم که در عصر صنعت، همه چیز در بستههای سفارشیِ انبوهسازی شده و ارزان قیمت، به مصرفکننده ارائه میشد. اما امروز رشد دانش و تکنولوژی و استفادهی تولیدکنندگان از دادههای آنلاینِ رفتار مشتریان، مردم را عادت داده است که خدمات و محصولات، بر اساس سلیقه و نیازشان سفارشیسازی شده باشد. این یعنی کلیه صنایع باید به سمت ارائهی خدمات سفارشی حرکت کنند.
نقطههای آینده را به هم وصل کنیم
اگر مطالب بالا را کنار هم بگذاریم میتوانیم تصویر بزرگتری را ببینیم. شاید تصویر دنیای ما در 10 یا 15 سال آینده چنین چیزی باشد:
اقتصاد، شغل و قدرت به دانش بستگی دارد. بسیاری از مشاغل با کارهای روتین کمکم جای خود را به ابزارهای خودکار و هوشمند میدهند. چیزی که در آینده لازم است کارکنان بتوانند انجام دهند، یادگیریِ سریعِ کار با جدیدترین ابزارهای مربوط به کارشان، و خلاقیت در استفادهی بهینه از این ابزارهاست.
آدمها، شرکتها و کشورهایی ثروتمندتر خواهند بود که توان توسعهی دانشِ بهروز را دارند. می دانند چطور یاد بگیرند و چطور دانش منسوخ شدهشان را به سرعت کنار بگذارند.
نیاز به چنین محصولاتی زیاد خواهد بود: آموزش آنلاین، جستجوی منابع علمی، محتوای آموزشی سریع و عملیاتی، محتوای آموزشی بین رشتهای، برنامه ریزی مسیر آموزشی کارکنان.
با زیاد شدن تعداد مشاغلی که وابسته به کامپیوتر هستند، امکان انجام بخشی از کارها به صورت دورکاری و با ساعات شناور فراهم میشود. چیزی که امروز بعضی شرکتها با آن مقابله میکنند. ولی همانطور که زمانی متدهای افزایش بهرهوری در مراکز صنعتی مثل تویوتا، به سرعت توسعه یافتند، به زودی ساختار سازمانی، مدلهای افزایش بهرهوری، مدلهای دورکاری و… در کنار ابزارهای مناسب توسعه خواهند یافت.
بچههای ما که از اواخر نسل Z و نسل آلفا هستند، از نوزادی با اسکرینها بزرگ شدهاند. آنها انتظار دارند امکانات زندگیشان منعطف و سفارشیشده باشد. آنها دنیا را مطابق میل خودشان خواهند ساخت.
این نسل، از موتورهای جستجو انتظار دارند ذائقهشان را بفهمند و به تولیدکننده انتقال دهند و دقیقاً محصول مورد نظرشان را برای آنها بفرستند.
محیط کار و زندگی آنها باید منطبق بر سلیقهشان باشد تا با اشتیاق و شاید کاراتر از ما خلق ارزش کنند.
آنها از یادگیری تکنولوژی جدید نمیترسند و محصولات موجود را بدون خجالت نقد میکنند و کمبودهای آنها را برطرف خواهند کرد و ثروت بسیار بیشتری برای ساکنین زمین خواهند ساخت.
دامنه ابداعات انسانها به سرعت در حال گسترش است. هر چند تاکنون هم دیدهایم که ابداعات ما سمت تاریک هم دارند. اینکه در ادامه، بشریت چقدر به سمت تاریک برود موضوع دیگری است. فعلاً میتوانیم خوشبین باشیم و با توجه به جنبههای مثبت آینده، خودمان را بیشتر برای آن آماده کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید